- جفت کردن
دو چیز را با هم برابر ساختن مانند هم کردن، به هم پیوند دادن، دو حیوان نر و ماده را کنار هم قرار دادن برای جفت گیری
معنی جفت کردن - جستجوی لغت در جدول جو
- جفت کردن
زوج قرار دادن، چیزی را با چیزی دیگر برابر کردن، جفتگیری کردن بارور کردن چارپایان ماده را بوسیله چارپایان نر لقاح
- جفت کردن
الاقتران
- جفت کردن
Pair
- جفت کردن
apparier
- جفت کردن
kuoanisha
- جفت کردن
جوڑنا
- جفت کردن
জোড়া লাগানো
- جفت کردن
ペアにする
- جفت کردن
eşleştirmek
- جفت کردن
짝짓다
- جفت کردن
לזווג
- جفت کردن
जोड़ा बनाना
- جفت کردن
memasangkan
- جفت کردن
จับคู่
- جفت کردن
koppelen
- جفت کردن
emparejar
- جفت کردن
abbinare
- جفت کردن
emparelhar
- جفت کردن
配对
- جفت کردن
parować
- جفت کردن
з'єднувати в пари
- جفت کردن
paaren
- جفت کردن
спаривать
